عامل یا حاذق؟
مدتی است که سوال پس ذهنم شده.
عامل یا حاذق؟
مبتکر یا منعطف؟
...
کلاس اول را به یاد دارید؟
وقتی که به جرم تشنگی پس از ۱۵ دقیقه هواخوری زندان با طرح و نقش های کودکانه ناظم عربده کشان به صف فرا میخواندمان و کلاس سومی ها با همان عقده کلاس اول از آبخوری دفاع می کردند؟
همان سالی که قدت به پیشخوان بوفه نمی رسید.
"خانوم اجازه! ما دیروز مریض بودیم نشد بیاییم!"
"باید گواهی بیاری وگرنه غیبتتو غیر موجه رد میکنم"...
...
"دیروز کجا بودی؟ خانم فلانی اهرمارو درس داد و آقای بهمانی بهمون الگوی مثلثاتی یاد داد! بعدش خانم بیساری تاریخ هخامنشیان رو شروع کرد! کلی عقب افتادی!!"
...
"دانش آموز خوووووببببب...در این دوران طلایی غیبت نداره! اصلا اگه ذهن دانش آموز آماده و علاقه مند به یادگیری باشههههه...بدنش هم چی؟ مقاوم میشه!!!! قدرتمند میشه! مریض نمیشه! این مریضی و خانم سرما خوردم برای کیه؟ دانش آموزی که آماده نیست! دنبال در رفتن از درس خوندنه"
....
"بله متوجهم که تصادف کردین و کمرتون شکسته *لبخند فیک زهرمار گونه می زند* اما متاسفانه طبق قانون دانشگاه بیشتر ز سه روز غیبت یعنی واحد حذف میشه...بنده مامورم و معذور...انشالله ترم بعد میبینمتون"
........
گناه...گناه ما آدم بودن است
گناه کثیف ضعیف شدن در این سیستم
این را زمانی فهمیدم که قبل کارآموزی قانون عوض شد
"برای آماده سازی و ورود به محیط کاری تعداد غیبت ها در کارآموزی فرق داره...فقط یک غیبت موجهه که اونم نیم نمره کم میشه و به ازای هر ۱۵ دقیقه تاخیر یک نمره مجدد کم میشه و ۳ بار تاخیر معادل حذف واحد هستش"
پس دردتان این همه مدت این بود؟
که ما را طوری تربیت کنید که اگر دکترای خود نگرفته و ۵۰ ساله و نامدار نبودیم تحت هر شرایطی کشان کشان هیکلمان را به کار آورده و خدمت رسانی کنیم؟
آها
همان مورچه و کلونی و این ها؟
حله حله
آن جز که مصدوم شود و خدمت نکند ناکارآمد است
و این را سعی کردید تا حد ممکن از بین ببرید
نه با پیشگیری
نه با آموزش
نه با درمان و توانبخشی
نه با حمایت
بلکه با ترس و جریمه...
و چقدر زندگی ما ک*افت اندر ک*افت است!
حق بدهید کک و سوسک و موش و گربه را ترجیح بدهم.